به او اعتماد کن

به او اعتماد کن

مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود.با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود،هیچ گاه شاد نبود.او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد.روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت:ارباب،آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از بدنیا آمدن شما جهان را اداره می کرد؟ او پاسخ داد:بله.خدمتکار پرسید:...آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آنرا همچنان اداره می کند؟ارباب دوباره پاسخ داد:بله. خدمتکار گفت: پس چطور است به خداوند اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید او آنرا اداره کند؟ به او اعتماد کن ،وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند.به او اعتماد کن،وقتی که نیرویت کم است.به او اعتماد کن،زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی اعتمادت سخت ترین چیزها خواهد بود....

با تشکر از استاد ارجمند حجت اله اسدی نسب



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: داستان های آموزنده و مطالب جالب ، ،

تاريخ : جمعه 27 بهمن 1391 | 8:34 بعد از ظهر | نویسنده : روزبه رجبی |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.